پشت دیوار کج فاصله ها پنهانیم، معنی غربت دل را به خدا میدانیم؛

گرچه دوریم زهم باهمه خاطره ها به امید خبری تازه زهم میمانیم

دهن به دهن خاطره ها که میشوم
برای تلافی شکل ” تو “میشوند
آنوقت ازپا در می آیم
و
پیششان کم می آورم
هرکسی
یک نقطه ضعفی دارد دیگر

گهگاهی سفری کن به حوالی دلت،

شاید از جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد

تو
آزارت به مورچه هم نمی رسید
پس چطور به قتل رساندی؟
این همه خاطره را؟

امشب
شبی پر از خاطره
من شهرزاد قصه گو تو را
رو به روی هم، کنار همین دیوار، در آغوش هم
مهمان میکنم به هزار و یک بوسه’ از لب هایم

دوستی خاطره ای نیست که از یاد رود خار و خاشاک سبک نیست که بر باد رود
دوستی با تو بهاریست پر از عشق و امید دوستی با تو محال است که از یاد رود

گر چه دنیا فراموش کند خاطره ها را،

تو فراموش نکن خاطر مار

پشت دیوار کج فاصله ها پنهانیم، معنی غربت دل را به خدا میدانیم،

گرچه دوریم زهم باهمه خاطره ها به امید خبری تازه زهم میمانیم

سر انگشتانم
به خاطرات تو گره خورده
هرچه دور تر میشوی
این گره کور تر خواهد شد

در روزگاری پیری عصای زندگانیست…

.

.

.

.

.

.

.

خاطرات

 شاید
شاید
فقط شاید
سالهای سال بعد
یک جمعه مثل دیروز
بعد از بغض و مرور خاطراتت
تصمیم بگیرم
قید تو وخاطراتت را بزنم…

خیالم
وقتی خاطراتت را بو میکند
دیگر خیال نیست
واقعیتیست شیرین .

باز باران بارید
خیس شد خاطره ها
مرحبا بر دل ابری هوا !
هرکجا هـستی باش
آسمانت آبی !
و تمام دلت از غصه ى دنیا خالی .

سال ها رفته و باز
تپش گرم ترین خاطره هامی فشارد دل خاموشم را
به تو می اندیشم و به آن ثانیه هایی که گذشت
و به بی تابی قلبی که شکست تو بیا باران باش
و بر این تازه گل خسته ببار تو بیا باور کن
عشق هم حس غریب تپش آینه هاست
تو بیا آینه باش

روزهایی که با تو گذشت
را نمیتوان حذف کرد !
خاطراتی که به اسم تو ثبت
شده نمـیتوان دفن کرد !
پس بگو با تنهاییت چه باید کرد .

  وقتی مرورت میکنم
عاشقانه تَر فراموش میشوی
تکـرار تلخی ست
درس خاطره
بگذار مشروط شوم
از همین درسها.

من مرده ام …

به نسیم خاطره ای , گاهی تکانی می خورم …

اس ام اس هایت…
عکس هایت…
خاطرات دیروزت…
همه هستند ولی تو……..(نیستی)

حسرت اون وقتیه
که به خودت میای و میبینی
هیچ خاطره ی خوبی نداری
اگرم داشتی
اونقدر درد و غم داری که فراموش شده