هزار بار هم که از این شانه به آن شانه بغلتی
این شب صبح نمی شود
وقتی دلتنگ باشی
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 92 | mohsen |
![]() |
0 | 110 | mohsen |
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 92 | mohsen |
![]() |
0 | 110 | mohsen |
هزار بار هم که از این شانه به آن شانه بغلتی
این شب صبح نمی شود
وقتی دلتنگ باشی
خداوندا
تفسیر کن دل تنگی هایم را برای کسی که
قد دلتنگی های دنیا دلتنگشم
בلـــــــــم میگــیره
وقـــتـے مـــیـבونم
בر בنـــیاے بــــه این بــــزرگے
هیچ בلـے نیســت ڪــه بـــراے مـن تنـــگ بشه…
من بودم
تو
و یک عالمه حرف…
و ترازویی که سهم تو را
از شعرهایم نشان می داد!!!
کاش بودی و
می فهمیدی
وقت دلتنگی
یک آه
چقدر وزن دارد
دلم برای توتنگ ست ای سراپاخوب
دلم برای توتنگ ست مثل تنگ غروب
چ لحظه های غریبی ک بی تومیگذرند
چ روزگارعجیبی ست بی توای محبوب
حـالـم خــــــوب اسـت!
امــا…
دلــم تنـــگ آن روزهـــایـی اسـت کـــه مــیتـوانستـــم از تـه دل بـخنــــدم…!
نمے دانم چه رابطه ایست ؟بین نبودنـت با رنگــــــــ هادلتنگـــــــــــ تــــــو کـه میشـومزندگـــے ام سیاه مى شود !
ﺑﺮﺍﮮ ﺩﻝ ﺧـــﻮﺩﻡ ﻣﮯ ﻧﻮﯾﺴﻢ …
ﺑﺮﺍﮮ ﺩﻟﺘﻨﮕــﮯ ﻫﺎﯾــﻢ...
ﺑﺮﺍﮮ ﺩﻏﺪﻏــﮧ ﻫﺎﮮ ﺧـــﻮﺩﻡ…
ﺑﺮﺍﮮ ﺷﺎﻧه ﺍﮮ ﮐﮧ ﺗﮑیه ﮔﺎﻫــﻢ ﻧﯿﺴﺘــــ !..
ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻟﮯ ﮐﮧ ﺩﻟﺘﻨﮕﻢ ﻧﯿﺴﺖ …
ﺑﺮﺍﮮ ﺩﺳﺘﮯ ﮐﮧ ﻧﻮﺍﺯﺷﮕــ ـــﺮ ﺯﺧـﻢ ﻫﺎﯾﻢ ﻧﯿﺴﺖ …
ﺑﺮﺍﮮ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﮯ ﻧﻮﯾﺴـــﻢ !..
تـو چـه مـیفـهـمـﮯ از روزگـارم ….
از دلـتـنـگـﮯ ام …
گـاهـﮯ بـه خــــدا الـتـمـاس مـیـکـنـم …
خـوابـت را بـبـیـنـم …
مـیـفـهـمـﮯ ؟!!
فـقـط خـــوابت را !!!
حوصلـه خوانــدن نــدارم !
حوصلـه نوشتـــن هـم نــدارم !
ایـن همــه دلتنگــــے دیـگـــــر نـه بـا خــوانـدن کـم مے شــود نـه بـا نـوشتــن . . .
دلــــــم تـــــ♥ـــو را مے خـواهــد !
همین که پنجره را
این همه می بندم و باز می کنم
تا اتاق پر بشود از پروانه ها
همین که می نشینم
تار بلند موهای خورشید را
به هم گره می زنم
همین هرروز غرق شدنم در نبودنت
شده است زندگی ام …
ڪلیدهایم از جیبم مے افتند
ڪیف پولم را گم مے ڪنم
گوشے ام را جا مے گذارم
و عجیب ڪه
{ تــــ ـــُـــ ـو } را
ڪه نیستے
مے برم با خودم
در جیبم
در ڪیفم
در دلــ ـ ـ ـ ـ ـ ـم . . . ✖
دل تنگی ،سخت
دوری ،سخت
ولی بی خبری
بی خبری وحشتناک.
کاش هیچ وقت تجربه اش نکنی…
کـلبه ای که در آن میخندند
بهتر از کاخی است که در آن دلتنگند.
پشت این چشم ها !
ابرها درگیرند
و من !
کنار خنده هایت می مانم
در این دقایق دلتنگی .
نه این که حرفی نباشد هست خیلی هم هست .
اَما
عاشق ها می دانند !
دلتنگی به استخوان که برسد می شود
سڪـوت .
دلتنگی بد نیست ،یادگاری است از آنانی که داریـــــــم و دورنــــــد . . .
فـکر نـکن که فـرامـوشت می کنم…
یـا دیـگر دوسـتت نـدارم !
نــه !
مـن فـقط فهـمیـدم :
وقـتی دلـت بـا مـن نـیست ؛
بودنـت مشـکلی را حـل نـمیکـند ،
تـنها دلـتـنـگترم مـیکـند .
دلتنگ شدی پیش من بیا
کمی غصه هست با هم میخوریم!
تعداد صفحات : 3