به دنبال كســـي بودم كه بتوانم با او زندگي كنم....
اما...
كسي را يافتم كه نميتوانم بي او زندگي كنم..
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 92 | mohsen |
![]() |
0 | 111 | mohsen |
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 92 | mohsen |
![]() |
0 | 111 | mohsen |
به دنبال كســـي بودم كه بتوانم با او زندگي كنم....
اما...
كسي را يافتم كه نميتوانم بي او زندگي كنم..
این یه حس جدیده یکی دوباره از راه رسیده
مثله اون چشمم ندیده انگاری خدا اونو واسه من افریده
میریزه دل دیوونه اسمش عشقه کسی نمیدونه اسمش عشقه
همیشه میمونه اسمش عشقه .....
( ♥ اسمش عشقه _ مرتضی پاشایی ♥ )
این حال خرابم به فدای گل رویت...
تقدیر من این است بمیرم سر کویت...
از کوچه تان رد شدم اما خبری نیست...
یک دم بنما رخ که شوم مست ز بویت...
همسر از نام تو سر شد ای "همسر" من
قامت سرخ لبت خوابگه بستر من
من که هر شب پیش تو قربانی و دل داده ام
من به شوق روی تو از مادر خود زاده ام
بـه نـام خـدایـی کـه هـسـتـی را بـا مـرگ،دوسـتـی را بـی رنـگ،رنـگـیـن کـمـان را هـفـت رنـگ و مـرا دلـتـنـگ تـو آفـریـد
کـنـار آشـنـائـی تـو آشـیـانـه مـیـکـنـم
فـضـای آشـیـانـه را پـر از تـرانـه مـیـکـنـم
کـسـی سـوال مـیـکـنـد بـخـاطـر چـه زنـده ای؟
و مـن بـرای زنـدگـی تـو را بـهـانـه مـیـکـنـم...
تـقـدیـم بـه آنـکـه آفـتـاب مـهـرش در آسـمـان قـلـبـم هـرگـز غـروب نـخـواهـد کـرد...
سلام ای عشق دیروزی،منم آن رفته از یادی
که روزی چشمهایم را،به دنیایی نمیدادی
سلام ای رفته از دستی،که میدانم نمی آیی
و میدانم برای من،امیدی رفته بر بادی
به خاطر داریَم آیا؟!به خاطر دارمت آری!
سلام ای باور پاکی،که از چشمم نیفتادی ...
ﺁﺯﺭﺩﻩ ﺩﻝ ﺍﺯ ﻛﻮﻱ ﺗﻮ ﺭﻓﺘﻴﻢ
ﻭ ﻧﮕﻔﺘﻲ ﻛﻪ ﺑﻮﺩ؟
ﻛﺠﺎﺭﻓﺖ؟
ﭼﺮﺍ ﺑﻮﺩ ﻭ ﭼﺮﺍ ﻧﻴﺴﺖ....
عاشقی یعنی بعداز دوساعت اس بازی باعشقت،شب ک دلتنگش میشی دوباره میشینی همون اسای تکراریو میخونی...
مــــــــــــن شــدم پــــــــسری ک
هیـــچ وقت بهت شک نداشـــت
تــــو دنیـــا بــودی تــــــــک برآش
بخاطر وجود خودت ، کلی فرق کرد با قبلـــنآش
حال من پر شده از برق نگاهت دلبر !
رخ مهتابی تو در دل شب ، بس زیباست
چه خوش خیال است،فاصله رامیگویم،به خیالش تورا ازمن دور کرده نمی داندجای تو امن است،اینجا درمیان دل من...
من:خداحافظ عشقم^_^
اوشون:خداحافظ
میخوام برم که یهو:::
از تو سایه برو…
من:چشم
اوشون:یقه تم بپوشون…
شالمو بکشم رو یقه و بگم چششششممممم
*غیرت یه مرد، یکی از بزرگترین عاشقونه های دنیاست…
دوست میدارمش
اما...
میتزسم بگویم و بگوید:
"مرسی"
یا بگوید:
به این دلیل و آن دلیل دوستم ندارد...
یا چه میدانم
بگوید:
لیاقتم بیشتر از این حرف هاست...
میترسم از اینکه
هرچیزی بگوید جز:
"من هم دوستت دارم"
هر وقت و ساعت که ﻓﻬﻤﯿﺪﮮ
ﺑﺎ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯾﺖ ﻓﻘﻂ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻝ " ﯾﮏ "زنﺭﺍ ﺷﺎﺩ ﮐﻨﮯ
ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻓﻬﻤﯿﺪﮮ که
ﻓﻘﻂ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮﺍﮮ " ﯾﮏ زن " ﻣﺮﺩ " ﺑﺎﺷﮯ...
ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻓﻬﻤﯿﺪﮮ
ﺯﻥ " ﺗﮑﯿﻪ ﮔﺎﻩ " ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ
ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻓﻬﻤﯿﺪﮮ
زن " ﺗﻮﺟﻪ " ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ
ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻓﻬﻤﯿﺪﮮ
ﻋﺸﻘﺖ ﺑﺎﯾﺪ " ﭘﺎﮎ " ﺑﺎﺷﺪ
ﻫﺮ ﻭﻗﺖﻓﻬﻤﯿﺪﮮ
ﻭﻗﺘﯽ زنى ﺑﻪ ﺗﻮ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﮮ ﺑﻮﺳﯿﺪﻥ ﺩﺍﺩ
ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ " ﻋﺸﻖ " ﭘﯿﺸﺎﻧﯽ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺒﻮﺳﮯ ﻧﻪ ﺑﺎﻫﻮﺱ
ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻓﻬﻤﯿﺪﮮ
ﺩﻝ " ﮐﺎﺭﻭﺍﻧﺴﺮﺍ " ﻧﯿﺴﺖ
ﻫﺮ ﻭﻗﺖ فهميدى
زن شکننده و حساس است
انوقت ميتوانى نام خودت را بگذارى " مرد "
با ساعت رو دیوار چه کرده ای؟
چه کرده ای که امشب تمام نمی شود
گوش کن دیوارها هم صدای تو را تقلید میکنند
برای عاشقی با تو تو این برزخ گرفتارم
اگر مهرم به دل داری نشانم ده دلدارم
ببین خاموش و افسردم تمام روز من این است
چه کرده عشق تو با من که من اینگونه بیمارم
برای درد و دل کس نیست ندارم همدم این درد است
برای دیدنت هر روز سراسر شوق بسیارم
نمانده عمری و دنیا شده تیره شب تارم
جهانی آه و حسرت را به چشمانت بدهکارم
به قول حضرت غم ها گره افتا
حس خوبیه ببینی یه نفر همه رو بخاطر تو پس زده
واسه رسوندن خودش به تو همه راهو نفس نفس زده
و به تو پیوستن
به تو اندیشیدن
باتو احساس شدن
باصدای نفست خوابیدن,گرم شدن
به تمام شب وتاریکی وسرما و سیه زوزه ی باد
به غم رسوایی
به تب تنهایی
به دویدن پی آینده ی دور
به همه عمرو زمان می أرزد....
تو ای خود صدا؛صدا بزن مرا
ببین دل مرا بزن به دریا
من که بریده از منم
در عطش رسیدنم
به تو چرا نمی رسم؟
چرا چرا نمی رسم؟
گاهی قدرت
یه لمس ساده.یه نگاه زیبا.یه گوش شنوا و یه توجه کوچیکو جدی نمیگیریم
ولی همینا هستن که زندگیو زیبا میکنن
تعداد صفحات : 11