گــاهــی تو اوج
.
تـنـفر و عصـبـانـیت…
یـادت می افـتــه کــه
.
.
.
عــاشقــشــی …
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 92 | mohsen |
![]() |
0 | 111 | mohsen |
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 92 | mohsen |
![]() |
0 | 111 | mohsen |
گــاهــی تو اوج
.
تـنـفر و عصـبـانـیت…
یـادت می افـتــه کــه
.
.
.
عــاشقــشــی …
منْ
معنیه تمامِ
واژه های عاشقانه را
در نازِ چشمانِ تو یافتم…
دست هایت لهجه آغوش دارد
لب هایت طعم بوسه !
کمی روبرویم راه برو
نه
بنشین
وقتی می ایستی قلبم می ایستد.
وقتی تو با منی، ترافیک میتونه
بهترین مکث عالم باشه
دستهایت تمامی احساست را به من منتقل میکند مانند صدایت ک ارامش را…..
و تو خلاصه ی تمامی خوبی هایی هستی ک خوب تعریف میشوند.
دست هایت در دست هایم ……….
همین ارامش کافیست تا دلم را گرم نگه داری.
مرا عاشقتر از پیش میکند….
چه معجونی میشود….
زندگی…
با لمس دستان تو…..
با حس عشق تو…..
نگرانی هایم را دور می ریزم …
نداشتنت را نادیده می گیرم …
قلبم را سرکوب می کنم …
دلتنگت نمی شوم …
دوستت ندارم …
.
.
دروغ هایم زیاد شده اند !!!
خونم را به
هیچ بیماری هدیه نمیکنم…..
نـــــــــــــــــــــــــــــــــــــه!!!!!
غیرتم قبول نمیکند در رگ های دیگری
باشی……
عشق همیشگی من ….
هی تو…
نمیدانم نامت را چه بگذارم…
مخاطب خاص!
تمام زندگی!
دلیل نفس کشیدن!
همه ی وجود…
یا تنها عشقم…
…به هرنامی که باشی بدان…
…آرام…
…برایت جان میدهم…
چـــهــ حـــس قشنـــــگیــــــه…
وقتــــــی سرتــــو گذاشتــــــی رو پاهــــــاش…
خوابتـــــــ نمـــیادا فقط میخوای اذیتـــــــش کنـــــــــی..
یهــــــو نگــــــات کنــــــهــ و ببینـــــــه کـــه
چشمــات بازه فورا چشماتو ببنــــــدی…!
بعدش بگـــــــــــه:
نــخوابــیدی عــــشقم؟
چــشـــمات حـــیفــــه هــا
شاید”تو”…
سکوت میان کلامم باشی!
دیده نمیشوی
اما من تو را احساس می کنم!
شاید”تو” …
هیاهوی قلبم باشی!
شنیده نمیشوی
اما من تو را نفس می کشم!
چه کرده ای تــــــــــــو با این دلمـــــــــــــ
که تا دنیا دنیاستــــــــــــــ
هیچ کس برای من تــــــــــــــــو نمی شود
عشق یعنی
دستانم را بگیری
نگاهم کنی
وبگویی
من به بودنت قانعم
*حتی اگر سهم من ازتو فقط لمس چند لحظه دستانت باشد*
بگذار مــردم هرچه دلشـــان مــﮯخواهد بگویند!
مــَن فقط، از تــو مـﮯ گویــَم…
کـلـمـات را مـثل ِ گـلـبـرگ زیـر پـای تـو مـیریـزم
کـه راه گـم نـکـنـی و بـر کـاغـذم بـمـانـی
قــَشنگ تـَرین و زیبـــاتـَرین ســاعت ِ دُنیا،
ساعَتے بــُود کـِـﮧ دیدَمـِـت…. !!
همیشه از تو نوشتم …
از تو گفتم …
از تو و احساست
این اولین بار هم که میخواهم از خودم بنویسم
از خودم و احساسم حرف بزنم
فقط میتوانم بگویم
“بی تو بی نفسم”
تو که نباشی …
میان “سر به راهی” و “رو به راهی” هیچکدام نیستم !
“آواره ام”
یـکــــی کــــلمه می نویـــــســـــد
یــکـــی جـــــمله ها را می بــــلعـــــد
و مـــــن خطـــــ به خطـــــ تــــــ♥ــــــو را می بـــ ــویــ ـــم
کاش نامت را با خط بریل مینوشتند
صدا کردنت کافی نیست ،
شکوه اسم تو را باید لمس کرد !
من ناخدای عشقم.....
طوفان حریف من نیست......
من عاشق توهستم......
مجنون رقیب من نیست.......
تعداد صفحات : 11